مدادسیاه

گا‌ه‌نوشته‌‌هایی درباره هنر و ارتباطات

مدادسیاه

گا‌ه‌نوشته‌‌هایی درباره هنر و ارتباطات

بایگانی

۴ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

موسسه همشهری دوشنبه این هفته برای فریدون صدیقی بزرگداشت می‌گیرد. من قرار نیست در این مراسم حضور داشته باشم. با خودم گفتم اگر بر فرض محال از من می‌خواستند که درباره او بنویسم، چه می‌گفتم؟ این شد که این یادداشت را نوشتم.

برای «فریدون صدیقی» بزرگداشت گرفتن ساده‌ترین کار عالم است؛ آدم بی‌آزاری است،‌ ولی بی‌آزار بودن در عالم روزنامه‌نگاری ویژگی خوبی نیست. روزنامه‌نگار نواحی فسادبرانگیز بدنه قدرت را قلقلک‌ می‌دهد. حال ممکن است موقع خندیدن آن‌قدر این جناب قدرت دامن از کف بدهد که ناخواسته(یا خواسته!) سیلی محکمی هم به گوش روزنامه‌نگار بزند. صدیقی هم از این سیلی‌ها کم نخورده. قدیمی‌ها می‌گویند شیطنت‌ها داشته و آزارها رسانده به قدرت. اما برای خیلی از ما که نسبتی با قدرت نداریم، او انسانی است بی‌آزار و کوهی از مهربانی و محبت.

اینکه گفتم بزرگداشت گرفتن برایش راحت است از سر همین بی‌آزاری است. مثلا اگر در وصف او بگویم که مردِ بلندبالایی است شمشاد وَش، حتما به علف‌های کوتوله باغ بر نمی‌خورد؛ چون آنان نیز با همه حقارت خویش خوب می‌دانند که رونق بستان از اوست و هرزگی علف‌ها چیزی از آزادگی این مرد کم نمی‌کند. یا اگر در بزرگداشتش بگوییم علی‌رغم پا به سن گذاشتن، موهای سرش پرپشت و مشکی است، کچل‌ها دلخور نمی‌شوند. نه از این باب که آنان روادارند و منجی گفت‌وگو و صلح، بلکه این بیچاره‌ها دست‌شان به جایی بند نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۴ ، ۱۵:۰۹

یکی از خیانت هایی که یک روزنامه نگار در ایران می تواند به خودش بکند «حرفه ای شدن» است. من معنی مثبت حرفه ای شدن را می دانم. ولی در این روزهای نه چندان قشنگ روزنامه نگاری، حرفه ای بودن مساوی است با قلم فروشی. قلم فروشی برای روزنامه ها از همه دردناک تر است و مزخرف نویسی برای نشریات داخلی ارگان ها نیز از آن اسفبارتر. قلم فروشی برای نان. نانی که به پفیوزی مضاعف آغشته است

در هر دو عرصه حرفه ای!!! شما نیازی به دانستن بیشتر ندارید. فقط کافی است قالبی را بلد باشید و حرف های صاحبکار(مدیرمسئول یا مدیر ارگان مربوطه) را خوب گوش دهید و اجرایی کنید. آن وقت است که شما به روزنامه نگاری حرفه ای!! تبدیل می شوید.

 

پ.ن: بلانست روزنامه نگاران کاردرست که همیشه قابل احترام بوده و هستند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۴ ، ۲۰:۵۵

هر وقت دلفین‌ها دلیل خودکشی آدم‌ها رو فهمیدن

آدم‌ها هم دلیل خودکشی دلفین‌ها رو می‌فهمند

بی‌خود خودمان را مرکز عالم می‌دانیم و انگار هرآنچه که ما می‌فهمیم، «وجود خارجی» دارد و هرآنچه که نمی‌فهمیم را اصلا در نظرش نمی‌گیریم. این وسط الکی هم پی نفهمی‌های‌مان را می‌گیریم و معناسازی‌های شبه‌علمی-خرافی می‌کنیم و نام خود را می‌گذاریم اشرف مخلوقات؛ چون عاقلیم و می‌فهمیم.

همین واژه «نفهم‌ترین‌های عالم» را ما از خودمان ساخته‌ایم. ممکن است ما حد فهم دیگر موجودات را نشناسیم. همان‌طور که آنان نمی‌شناسند حد فهم ما را...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۴ ، ۱۲:۳۱

برای نیامدن هفته

باید شنبه را سر ببری

«به»ی باقی می‌ماند برای گاز زدن

و آرام‌‌آرام فرو رفتن به باتلاقی از «شن‌»‌های روزمرگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۴ ، ۱۳:۵۷