مدادسیاه

گا‌ه‌نوشته‌‌هایی درباره هنر و ارتباطات

مدادسیاه

گا‌ه‌نوشته‌‌هایی درباره هنر و ارتباطات

بایگانی

روزنامه‌نگاری صلح و انتخابات

سه شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۴۵ ب.ظ

روزنامه‌نگاری صلح چه‌طور از خشونت‌های سیاسی- رسانه‌ای می‌کاهد

 علی شاکر

انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر با چنان برخوردها و اختلاف‌هایی همراه بود که تا یک هفته بعد نیز در پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های مجازی عده‌ای پیام‌هایی را دست به دست می‌کردند درباره تقلب و برهم خوردن انتخابات. در واقع، تبلیغات خیابانی و پخش تراکت‌ها تنها بخشی از کمپین نامزدهای انتخابات محسوب می‌شد؛ چرا که بخش مهمتر این درگیری به میدان رسانه‌های گروهی، شبکه‌ها و پیام‌رسان‌های مجازی آمده بود.

این تلگرام بود که چهره نامزدها را ترسیم می‌کرد. در این میان شایعه‌ها جای اخبار را هم گرفتند که به نظر نمی‌رسد تاثیر چندانی روی حامیان نامزدها داشته باشد. تنها کسانی که رای‌های سرگردان محسوب می‌شدند از این اخبار غیرواقعی متاثر شدند. اما چیزی که در این میان اهمیت زیادی دارد، «دیگری‌سازی» این اخبار و شایعه‌هاست. نمونه بارز آن شایعه‌هایی بود که گرد سند 2030 شکل گرفت و حتی رئیس‌جمهوری منتخب اعلام کرد که شایعه‌سازان را نمی‌بخشد.

کشمکش‌‌های سیاسی امری طبیعی است، ولی خشونت‌های سیاسی این‌طور نیست. هرچند که متاسفانه رسانه‌ها در بیشتر مواقع آتش‌بیار معرکه خشونت‌های سیاسی هستند، ولی باید تاکید کرد که این تنها شیوه انعکاس وقایع و اتفاق‌ها نیست.

در  این مقاله ابتدا به نقش رسانه‌ها در شکل‌دهی به خشونت‌ها می‌پردازیم و سپس با بررسی رویکرد روزنامه‌نگاری صلح، با مثال‌هایی از انتخابات در آفریقا نشان می‌دهیم که چه‌طور این شیوه روزنامه‌نگاری توانسته است به گسترش آرامش در رقابتی سیاسی منجر شود.

 

کلمات کلیدی: روزنامه‌نگاری صلح، خشونت، روزنامه‌نگاری جنگ، رسانه، انتخابات

 

***

رسانه‌ها در انتخابات بازیگری کلیدی محسوب می‌شوند. چون ابزاری قدرتمند برای بسیج توده‌ها هستند. اما تیغی دولبه‌اند؛ هم می‌توانند زمینه‌ساز صلح باشند و هم آغازگر خشونت. بی‌گمان اطلاعات شفاف و درست یکی از بایسته‌های حکومت‌داری خوب است ولی به همین میزان رسانه‌ها می‌توانند با شکل‌دهی به اطلاعات مبهم و شایعه‌ها بر کوره خشونت‌ها و جنگ‌ها بدمند.

وظیفه سنگین حفاظت و تضمین شفافیت فرایند دموکراتیک بر شانه رسانه‌هاست. اگر جامعه هم به خواب برود،‌ این رسانه است که نظارت جدی بر شفافیت روند انتخابات دارند. برای همین باید شفافیت در اطلاع‌رسانی در تمام مراحل انتخابات وجود داشته باشد. مردم باید بدون دردسر بتوانند اطلاعات مورد نظر خود را بیابند، خواستار پاسخگویی اهالی سیاست باشند و آزادانه انتخاب کنند. این خواسته‌ها هم از مجرای رسانه‌ها عملی می‌شود.

 

رسانه‌ها آغازگر یا واسطه جنگ؟

نمی‌توان نقش رسانه‌ها را در پاک‌سازی قومی روآندا و همچنین کاربرد آنها را در پروپاگاندای افکار نازیسم نادیده گرفت؛ چون مردم از طریق رسانه‌هاست که از فعالیت‌های سیاسی آگاه می‌شوند. این رسانه‌ها هستند که سطوح اختلاف و درگیری را در جامعه به نمایش می‌گذارند و این همان کاری بود که «رادیو روآندا» با توتسی‌های اقلیت روآندا انجام داد. (Stremlau,2009: 7) و آن فاجعه بزرگ انسانی رخ داد.

در واقع ما نمی‌توانیم همزمان همه جا حضور داشته باشیم و مجبوریم از رسانه‌ها به‌عنوان چشم و گوش خود استفاده کنیم و اینجاست که نقش رسانه‌ها در برپاداری صلح و جنگ بیشتر نمایان می‌شود.

برای فهم خشونت ناشی از انتخابات باید دو موضوع را به‌درستی شفاف کنیم. اول اینکه از نظر بسیاری از روزنامه‌نگاران خشونت و موضوع‌های خشونت‌آمیز است که خبر را می‌سازد. ارزش خبری درگیری[2] بسیاری اهمیت دارد. معنای ضمنی ضرب‌المثلی در کار روزنامه‌نگاران این است:«ببین از کدام بخش مطلب خون می‌چکد همان را لید کن[3].» چون این خشونت است که به مطالب جان می‌دهد. هرچه بیشتر و عریان‌تر، مطلب موثرتر. اینجاست که در انعکاس اخبار انتخابات نیز اتفاق‌های خشونت‌آمیز و درگیری‌ها و برخوردها بسیار اهمیت پیدا می‌کند.

موضوع دوم فهم نقش خشونت در جوامع پر تعارض است. در چنین جوامعی بر سر موضوعاتی چون حکومت‌داری، مشروعیت نهادهای حکومتی، مسائل مذهبی، نژادی و قومی و... اختلاف وجود دارد که به‌تدریج سبب شکل‌گیری جنگ‌های داخلی، برخوردهای چریکی و تروریستی می‌شود. انتخابات در اینجا نمی‌تواند برگزار شود؛ چرا که دولت مرکزی آن را خطرناک می‌شمرد.( Meadow,2009: 232)

همین ارزش درگیری در اخبار است که باعث می‌شود تا اخبار رسانه‌ها بیشتر وجهی خشونت‌آمیز داشته باشند. به همین خاطر یوهان گالتونگ، پژوهشگر سرشناس نروژی که پژوهش درباره ارزش‌های دوازده‌گانه خبری نیز از آثار اوست، شکلی از روزنامه‌نگاری را پیشنهاد می‌دهد. او مدل «روزنامه‌نگاری صلح» را مطرح می‌کند که در آن حساسیت نسبت به اختلاف‌ها و کاهش آن مهم است و برای این کار رسانه‌ها نه آتش‌بیار معرکه بلکه عامل خواباندن خشونت‌ها هستند.

 به طور خلاصه روزنامه‌نگاری صلح می‌خواهد:

·        رویکردی تحلیلی به کشمکش داشته باشد، طرف‌های درگیر، اهداف، نیازها و منافع آنان را بشناساند.

·        یک کشمکش را محدود به خیر و شر نمی‌کند و طرف‌های درگیر را مشخص می‌کند. یک منازعه عرصه طناب‌کشی نیست، بلکه طرف‌های زیادی در آن درگیرند.

·        برای منابع فرارسمی ارزش قائل است و فقط به منابع رسمی اکتفا نمی‌کند.

·        به راه‌حل‌های صلح‌آمیز اهمیت می‌دهد و آنها را پوشش می‌دهد.(Lynch,2oo7: 2)

البته تصور غلط و اولیه از روزنامه‌نگاری صلح این است که خشونت‌ها را پوشش نمی‌دهد و نادیده می‌گیرد. ولی نکته اینجاست که روزنامه‌نگاران(اگر هم بخواهند) مگر می‌توانند ماجرای جنگ، بمب‌گذاری یا هرج و مرج اطراف خود را پوشش ندهند؟ روزنامه‌نگاری صلح برای اینکه مفید باشد باید گزارشگران و نویسندگان خبری را توانمند کند تا بتوانند به این شرایط نامساعد عکس‌العمل مناسبی نشان دهند.

برای روزنامه‌نگاری صلح توازن، دقت و صحت گزارش اهمیت زیادی دارد و زمینه‌ای جدید برای روزنامه‌نگاران فراهم می‌کند که در آن منابع، موضوع‌ها و پیامدهای کار متفاوت از روزنامه‌نگاری مرسوم است.(lynch & McGoldrick, 2005)

در روزنامه‌نگاری شکل مرسوم یا سنتی، که برخاسته از روزنامه‌نگاری ورزشی/جنگ است، با بازی برد-باخت مواجه‌ایم ولی روزنامه‌نگاری صلح مبارزه یا اختلاف تنها میان دو سمت دیده نمی‌شود، بلکه سعی می‌کند طرف‌هایی که از این اختلاف سود می‌برند را رسوا کند. همچنین رویکرد این روزنامه‌نگاری نیز برد-برد است. در حالی که روزنامه‌نگاری سنتی ماهیتی واکنشی دارد و تنها بر تاثیرات آشکار تعارض‌ها متمرکز است، ولی روزنامه‌نگاری صلح به عوامل بسترساز بروز خشونت نیز توجه می‌کند.(Aslam,2014)

به همین دلیل یک روزنامه‌نگاری صلح به خوبی می‌داند که بروز خشونت هیچ‌گاه بی‌دلیل است. خشونت‌های آشکاری همچون شکنجه، دعواها، جنگ و... ناشی از دو موتور قدرتمند خشونت‌ساز است. یعنی بخش اعظم این کوه یخ پنهان است که شامل خشونت‌های ساختاری و فرهنگی می‌شود. در شکل زیر می‌توانید مثلت ترن[4](تضاد، رفتار و نگرش) یا همان کوه یخ خشونت را ببینید:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


(Lynch and McGoldrick,2005: 60)

 

با این حساب، از منظرِ سنخ‌شناسی، خشونت دو ساختار «عمودی» و «افقی» دارد. «ساختار عمودی خشونت»، «استثمار اقتصادی»، «سرکوب‌های سیاسی» و «از خود بیگانگیِ فرهنگی» را شامل می‌شود.

«ساختار افقی خشونت» اما به هر نوعی «جلوگیری از کنار هم بودن افراد» را شامل می‌شود در حالی که می‌خواهند با هم زندگی کنند؛ مانند داستان «لیلی و مجنون»، یا به‌زور نگه‌داشتن افراد کنار هم، در حالی که می‌خواهند از هم جدا باشند، مانند به‌زور شوهر دادن دختران.

بنابراین برای ساخت صلح پیش از مواجهه واکنشی با خشونت مستقیم باید سراغ عوامل فرهنگی و ساختاری سازنده خشونت رفت. این امر در خشونت‌های سیاسی بسیار اهمیت دارد و کمترین کاری که رسانه‌ها در این زمینه می‌توانند انجام دهند کمک به شفافیت و اطلاع‌رسانی صحیح است. چون خشونت‌های پیش یا پس از هر انتخاباتی یک‌شبه تولید نمی‌شود، بلکه ریشه در ساختارهای فسادآفرین و باورهای خشونت‌محور آن جامعه دارد. یک روزنامه‌نگار صلح به‌خوبی می‌داند که اطلاع‌رسانی صرف از باورهای خشونت‌محور یا اظهارنظرهای تحریک‌آمیز، به بهانه عینیت‌گرایی، بدون پرداختن به زمینه‌ها و فرایندهای شکل‌گیری آن تنها به خشونت‌های بیشتر منجر می‌شود.

 

اهمیت آموزش روزنامه‌نگاری صلح

در کشورهایی مثل زیمباوه، نیجریه و کنیا از آنجایی که روزنامه‌نگاران برای پوشش اتفاق‌های روزمره آموزش درستی ندیده بودند، در عمل به عنوان یکی از عوامل دامن‌زننده به آتش خشونت‌ها در این کشور به حساب می‌آمدند. البته عده‌ کمی از روزنامه‌نگاران آموزش دیدند که چون این کلاس‌ها روندی دستوری داشت، در عمل این روزنامه‌نگاران نتوانستند آموخته‌های خویش را به کار گیرند و به گردآب انعکاس واکنشی اتفاق‌های اطراف خود افتادند بدون اینکه به زمینه‌های بروز آن توجه کنند و یا اینکه بستری را فراهم کنند برای خوابانیدن این آتش. (Lynch&Galtung, 2010)

اینجاست که آموزش روزنامه‌نگاری صلح در جوامع پر تعارض‌ اهمیت بسیار زیادی دارد. روزنامه‌نگاری صلح تنها بر اصول حرفه‌ای کار روزنامه‌نگاری تاکید نمی‌کند بلکه پیش از همه این‌ها تحلیل خشونت را به روزنامه‌نگاران یاد می‌دهد. آن زمان است که شما به عنوان یک روزنامه‌نگار می‌دانید که اظهارنظرهای طرفین یک درگیری جملاتی ساده نیستند، بلکه هر کدام از آنها می‌توانند بر آتش جنگ میان طرف‌ها بیفزایند، پس بهتر است این میان ما فقط نقش مجرای دامن‌زننده به جنگ را بازی نکنیم و بدون اینکه بخواهیم از اصول حرفه‌ای و اخلاقی تخطی کنیم، باید جلوی دروغ‌ها و پروپاگاندای طرف‌ها بایستیم.

آموزش روزنامه‌نگاری صلح به افراد یاد می‌دهد که می‌توان واکنشی غیرخشونت‌آمیز نیز به وقایع نشان داد و آن را به افکار عمومی عرضه کرد. البته همان‌طور که تاکید کردیم، کار روزنامه‌نگار صلح دروغ‌گویی یا نشان ندادن خشونت‌ها نیست، بلکه فراهم کردن بسترهای کاهش خشونت‌هاست.

تاثیر این آموزش‌ها بسیار چشم‌گیر است. چون تربیت روزنامه‌نگارانی حساس به تعارض[5] می‌تواند جامعه را نیز به سمت آرامش پیش ببرد. علی‌رغم اینکه سال‌های گذشته تجربه کنیا و زیمباوه در پوشش اخبار پس از انتخابات ریاست‌جمهوری تلخ بود، ولی آموزش روزنامه‌نگاری صلح در این دو کشور نتایج شیرینی به بار آورد.

 

روزنامه‌نگاری صلح و انتخابات کنیا

دامن زدن احساسی رسانه‌ها به تعصبات قومیتی یکی از دلایل به خشونت‌ کشیده شدن انتخابات عمومی سال 2007 کنیا بود و جامعه را به سمت قطبی‌شدن پیش برد. اما سال 2013 شیوه رسانه‌ها در انعکاس انتخابات تغییر کرد. دلیل این امر برنامه‌های آموزش روزنامه‌نگاری که بعد از ناآرامی‌های سال 2008 در این کشور برگزار شد تا دیگر اتفاق‌های آن سال تکرار نشود.

برای نمونه، یک سازمان غیردولتی رسانه‌های صلح در شرق آفریقا به نام بنیاد روزنامه‌نگاری صلح(PJF) مدت‌ها قبل از برگزاری انتخابات، برنامه‌های آموزشی برای روزنامه‌نگاران کنیایی تدارک دید.

با توجه به اینکه برخی از برنامه‌های بحث آزاد در رادیوهای بومی، مخاطبان را به سمت نفرت از طرف مقابل و همچنین خشونت در انتخابات تحریک می‌کردند، یکی از حوزه‌های تمرکز آموزش همین برنامه‌های تلفن‌محور بود؛ یعنی مدرسان به مجریان یاد دادند که چه‌طور با مهمانان و مخاطبان این برنامه‌ها برخورد کنند و نگذارند این برنامه‌ها واسطه تحریک خشونت و ایجاد نفرت شود. روزنامه‌نگاران محلی هم آموزش دیدند که اخبار شتابزده و سست منتشر نکنند و بر آتش خشونت نیفزایند.

شورای رسانه‌های کنیا با همکاری نهادهای مختلف در مجموع 200 روزنامه‌نگار را در نقاط خشونت‌خیز کنیا آموزش داد. البته باید بدانیم که انتخابات سال 2013 کنیا هم بدون مشکل نبود، ولی مهم این است که وضعیت نسبت به انتخابات سال 2007 بهبود قابل ملاحظه‌ای پیدا کرد. رسانه‌ها در حالی که سال 2008 یکی از عوامل گسترش خشونت‌ها بودند، ولی سال 2013 با حساس کردن مردم نسبت به اهمیت عدم خشونت و صلح نقشی سازنده را برعهده گرفتند. البته که نسبت دادن گسترش آرامش در انتخابات 2013 فقط به رسانه‌ها تقلیل‌گرایی است و حتما در این میان عوامل دیگری نقش داشته‌اند، ولی نکته مهم این است که تجربه آموزش روزنامه‌نگاری صلح در این کشور توانست یکی از عوامل بسترساز گسترش آرامش در این کشور باشد.

 

روزنامه‌نگاری صلح و انتخابات زیمباوه

برای جلوگیری از تکرار خشونت‌های انتخابات سال 2008، کمیسیون انتخابات زیمباوه (ZEC) به همراه موسسه انتخابات برای دموکراسی پایدار در آفریقا (EISA)  کارگاه‌های آموزش رسانه‌ای را برای روزنامه‌نگاران محلی سامان دادند. هدف آنها آموختن مهارت‌های لازم برای گزارش‌نویسی از وقایع انتخابات بود.

در کنفرانس‌ها و کارگاه‌ آموزش‌های استراتژیک کمیسیون انتخابات زیمباوه، به طور مرتب ایده تعامل با رسانه‌ها مطرح می‌شد. چون رسانه‌ها یکی از عوامل کلیدی در انتخابات محسوب می‌شوند. تاثیر این آموزش‌های مداوم را می‌توان در انتخابات آرام و غیرخشونت‌آمیز 2013 زیمباوه دید. البته این انتخابات نیز بدون مشکل نبود، ولی رویکرد حساس به خشونتِ رسانه‌ها باعث شد تا نسبت به انتخابات پیشین آرامش بیشتری حاکم باشد.

 

 روزنامه‌نگاری صلح و انتخابات نیجریه

باید گفت که انتخابات عمومی سال 2015 نیجریه با ترس و دلهره همراه بود؛ چون 800 نفر از شهروندان در بحران انتخابات سال 2011 کشته شدند. در انتخابات سال 2015 حزب حاکم (PDP) و کنگره ترقی‌خواهان (APC) با هم به رقابت پرداختند. مدت‌ها پیش از آن جلسه‌های آموزشی روزنامه‌نگاری صلح با خبرنگاران سراسر کشور برگزار شد تا از وقوع دوباره خشونت‌ها جلوگیری شود

برای نمونه، در ایالت‌های شمالی 40 روزنامه‌نگار آموزش دیدند و اصول حساسیت نسبت به تعارض‌ها را نیز برای‌شان مرور کردند تا بتوانند در گزارش‌های مربوط به انتخابات آن را به کار بگیرند. دانشگاه فنی دوربان و برنامه‌ صلح‌آفرین این دانشگاه پشتیبان مالی این کار بود. از همین دانشگاه مدرسانی در حوزه روزنامه‌نگاری چاپی و رسانه‌های الکترونیک به نیجریه رفتند.

تاثیر برگزاری این دوره‌های آموزشی قابل ملاحظه است. برای نمونه، رسانه‌ها نقش مهمی در توجه مردم به اصول صلح‌مدارانه داشتند. پیام‌های آموزشی در 36 ایالت مختلف نیجریه به گویش‌های محلی پخش شدند که مردم را به رای دادن همراه با آرامش و به دور از خشونت تشویق می‌کرد. البته باز هم باید تاکید کرد که آموزش‌های رسانه‌ای به تنهایی باعث آرامش انتخابات نشده، ولی نمی‌توان تاثیر آن را نادیده گرفت.( Olusegun Adebayo,2015)

 

نتیجه‌گیری

همان‌طور که گفته شد، روزنامه‌نگاری صلح در پی چشم‌بستن روی خشونت‌ها نیست بلکه از رسانه‌ها می‌خواهد در برابر خشونت‌ها از راه‌هایی غیرخشونت‌آمیز و جایگزین استفاده کنند نه اینکه خود تبدیل به بخشی از منازعه شوند. روزنامه‌نگاری صلح تنها در میدان جنگ به کار نمی‌آید بلکه یکی از ابزارهای حل و فصل مناقشه‌ها و خشونت‌های سیاسی است. انتخابات یکی از عرصه‌‌هایی است که میزان تعارض آرا میان طرفین بسیار بالا می‌رود و اینجاست که روزنامه‌نگاری صلح با تاکید بر شفافیت و اطلاع‌رسانی صحیح و همچنین جلوگیری از دامن‌زدن به تعصبات و دیگری‌سازی‌ها می‌تواند بازوی قدرتمندی برای حکمرانی خوب به حساب بیاید. در این مقاله دیدیم که چه‌طور پیگیری رویکرد رسانه‌محور صلح توانست در سه کشور تعارض‌خیز آفریقایی طی میان‌مدت از میزان خشونت‌ها بکاهد. البته باز هم باید تاکید کرد که رسانه‌ها تنها یکی از عوامل تاثیرگذار بر روند صلح هستند اما نمی‌توان از تاثیر آن چشم‌پوشی کرد.

از سوی دیگر، باز هم باید تاکید کرد که کار اصلی رسانه‌های صلح پیش از بروز تعارض‌ها و خشونت‌هاست که معنا پیدا می‌کند. آنها قرار است جلوی بروز خشونت را بگیرند و نه اینکه پس از اتفاق‌های ناگوار به صحنه بیایند. به همین خاطر به نظر نگارنده لزوم تدوین و تدریس بایسته‌های حرفه‌ای و اخلاقی روزنامه‌نگاری صلح اهمیت زیادی و باید روزنامه‌نگاران در این زمینه آموزش ببینند تا دیگری‌سازی‌هایی که در عرصه سیاست‌های چپ و راست در ایران اتفاق می‌افتد، خدای ناکرده روزی به خشونت‌های آشکار منجر نشود.

 

منابع:

-     Aslam, Rukhsana (2014) "The Role of Media in Conflict: Integrating Peace Journalism in the Journalism Curriculum". Doctor of Philosophy thesis submitted to Auckland University of Technology.

-     Lynch, Jake and Galtung, Johan (2010) "Reporting Conflict: New Directions in Peace Journalism" St Lucia: University of Queensland Press.

-     Lynch, Jake (2007). “A course in peace journalism” conflict & communication online, Vol. 6, No. 1, see this link: www.cco.regener-online.de

-     Lynch, Jake and McGoldrick, Annabel (2005) "Peace Journalism" Stroud: Hawthorn Press

-     Meadow, R. (2009) "Political Violence and the Media". Marquette Law Review, 93 (1)

-     Olusegun Adebayo, Joseph  (2015) "Towards a Peace Journalism Approach to Reporting African Elections" ACCORD Institute, http://www.accord.org.za/conflict-trends/towards-a-peace-journalism-approach-to-reporting-african-elections/

-     Stremlau, Nicole and Price, Monroe (2009) "Media, Elections and Political Violence in Eastern Africa: Towards a Comparative Framework". Oxford: University of Oxford Press



[1] دانشجوی دکتری ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی

[2] Conflict

[3] if it bleeds, it leads

[4] این مثلث را به زبان انگلیسی ABC می‌نامند که متشکل از اضلاع خشونت فرهنگی Attitude، خشونت آشکار Behavior و خشونت ساختاری Contradictions است که نگارنده آن با به ترن برگردانده است.

[5] Conflict -sensitive

این مقاله در شماره 33 رسانه و فرهنگ به چاپ رسید.

این ویژه‌نامه را از اینجا دریافت کنید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۲۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی