رسانههای اجتماعی؛ بازوی دیپلماتیک دولتی خجالتی
شیخ دیپلمات گرچه دبیر شورای عالی
امنیت ملی بود زمانی، ولی در گزارش 100 روزهاش دوباره تاکید کرد که سرهنگ
نیست. روحانی بیشتر دوست دارد خود را حقوقدان بنامد و سایه امنیتی را از سر
حوزههای فرهنگی- هنری کمی کوتاه کند.
برای همین هم تاکید میکند:
«انتقاد حق رسانههاست و ما واقعا از نقد بدمان نمیآید». با این حال
رسانهها وقتی در جایگاه «مقایسه» بین رفتارهای دولت جدید و پیشین بر
میآیند، سرآخر از دولت جدید در این 100 روزه راضیترند. چون حداقل رویکرد
رئیسجمهوری این است که میتوان به رسانهها اعتماد کرد و در این میان برای
کنترل بعضی کژرویها هیچ فیلتری در عرصه فرهنگ بهتر از افکار عمومی مردم
نیست.
این نگاهی است که در دولت پیشین تحمل نمیشد. فضای نقد بهقدری محدود بود که بنا بر پژوهش دکتر محسنیانراد فقط هفت درصد تمام مطالب آن سالها انتقادی بود. از این هفتدرصد هم چهاردرصد «نق» بوده و سه درصد «نقد». به عبارتی در سالهای گذشته همین «نق و نقد» هفتدرصدی هم تحمل نمیشد و فعالان حوزه رسانه با محدودیتهای زیادی مواجه بودند.
اکنون روحانی گرچه با نگاهی آشتیجویانه جلو میآید، ولی همچنان در دولت او روزنامه بهار توقیف میشود.این برخوردهای قهری، روحانی و عملکرد رسانهایاش را با تناقضی طنزآمیز مواجه کرده است. از طرفی به قدرت دیپلماسی عمومی و مجازی پی بردهاند و از طرف دیگر گویی با فشارهای داخلی رودربایستی دارند و بهطور صریح اعلام نمیکنند که استفاده از شبکههای اجتماعی مجاز هست یا نه.
دکتر ظریف، جهانگیری، زنگنه و دیگر اعضای دولت از طریق فیسبوک، توییتر و یوتیوب با کاربران در ارتباطند و بهنظر میرسد همه آنان به همراه خود دکتر روحانی بهدرستی دریافتهاند موج رسانههای اجتماعی به مراتب قدرتی بیشتر از یک اظهار نظر عادی دارد. نمونهاش اعتراض کاربران ایرانی به وزیر امور خارجه فرانسه در فیسبوکش بود. یا دیپلماسی شلوار لی که باعث تحقیر نتانیاهو در رسانهها شد؛ چون کلی کاربر ایرانی از شلوار لی خود عکس گرفتند و آن را روی صفحه خود به اشتراک گذاشتند تا جناب نتانیاهو ببیند.
با این همه به نظر میرسد دولت روحانی بیش از آنکه اولویت فرهنگی و هنری و رسانهای داشته باشد به فکر تورم و اقتصاد جامعه است. البته سعی میکند دیگر بخشها را هم بهطور متوازن جلو ببرد، اما در اولویتهای بعدی. نگاه آشتیجویانه و اخلاقمدار این دولت هرچند مثبت است، ولی نباید فراموش کرد که مخالفان و گروههای فشار لحظهای به آشتی فکر نمیکنند و به بهانهگیریهای قدیمی خویش برای توقیف ادامه میدهند. مثلا در حالی که روحانی در توییتر خود اولین منبعی است که خبر گفتوگو با اوباما را منتشر میکند، در داخل کاربران و خبرنگاران روزنامه توقیف شده یا بلاتکلیف همچنان بهدنبال فیلترشکن میگردند برای اینکه از زندگی عادی خویش بنویسند در توییتر