چرا
غفلت از سرمایههای نمادین سبب نفوذ فرهنگهای سطحی میشود؟
در
هیاهوی به رقص آمدن دبستانیها از شادی و تلاطم برخی مسئولان از خشم، با آهنگ
جنتلمن ساسی مانکن، پرسش مهمتر از چرایی پخش این آهنگ در مدارس، این بود که چهطور
همه این بچهها کلمه به کلمه این آهنگ نهچندان با ادبانه را حفظاند؟ حالا که چند
هفتهای از این ماجرا میگذرد شاید مسئولان بتوانند فارغ از هیاهوها و فشارهای
سیاسی کسانی چون علی مطهری به این پرسش پاسخ دهند که چرا در این سالها نه تنها
نتوانستهاند جلوی هجوم فرهنگ بیگانه را بگیرند، بلکه از دل فرهنگ خویش کسانی را
به خارج صادر کردهایم که حالا شدهاند بلای جای فرهنگ و تربیت در جامعه ایران.
این در حالی است که این افراد خود دستپروده نظام آموزش و پرورش همین جا هستند.
البته
آفتاب آمد دلیل آفتاب وقتی 24 اردیبهشت و کمی پس از این ماجراها، الیاس حضرتی در
جلسه علنی مجلس از در آشتی در آمد و گفت: «آقای شجریان در حال مردن است چه اشکالی دارد
که وزیر فرهنگ و ارشاد از ایشان عیادتی بکند» اینجاست که میتوان منتهای درک فرهنگ
را در میان برخی مسئولان با این ادبیات مشاهده کرد.
به نظر
میرسد که ما تا زمانی که با سرمایههای نمادین خویش آشتی نکنیم و نگاهی کاملا
گزینشی نسبت به آن داشته باشیم نمیتوانیم جلوی اتفاقهای ناگوار فرهنگی را
بگیریم.